تجارت اشیای تاریخی در مناطق آزاد
مناطق آزاد کشور در چند سال اخیر، پیوسته درگیر حواشی مختلف بوده اند. حاشیه هایی که عملا مناطق آزاد ایران را از ماموریت های اصلی، منحرف کرده است. مناطق آزاد اساسا از ظرفیتهای بالایی در زمینه رشد توسعهای و اقتصادی برخوردارند و طبق برنامه ریزی های بلند مدت یا کوتاه مورد توجه قرار میگیرند اما در کشور ما ، عدم ثبات مدیریتی و انتخاب های اشتباه برای مدیریت مناطق، باعث شده تا بسیاری از سرمایه ها و منابع، از بین بروند.
تجارت جهانی برای بررسی آخرین تحولات در مناطق آزاد با روح ا… احمد زاده کرمانی، معاون پیشین رییس جمهور و رییس پیشین سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری در دولت دهم ، گفتگویی انجام داده که در ادامه می خوانید:
استراتژی دولت سیزدهم برای تهیه یک لایحه جامع جهت بازنگری در آییننامهها و مقررات را چگونه ارزیابی میکنید؟
مصاحبه را با یک جمله شروع میکنم که مقام معظم رهبری در سخنان نوروزی سال ۹۶ مشهد مقدس فرمودند که :((مناطق آزاد را میبینید غصهدار میشوید و حق هم دارید.))
این صحبت نشان از عدم توانایی مناطق آزاد در تراز ملی، منطقهای و بینالمللی در ایفای به نقش خود، در ارتقاء شاخصهای اقتصادی دارد. در حدی که عالیترین مقام کشور اینچنین تعبیری را خصوص آن بیان میکند.
بخش عمده عدم توفیق در مناطق آزاد به عدم تحقق بند۱۱ سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی باز میگردد. در این بند تاکید شده است که انتقال فناوری های پیشرفته، گسترش و تسهیل تولید، تامین نیازهای ضروری کشور، تامین منابع مالی و بحث سرمایه پذیری از مناطق آزاد باید انجام شود. اما با مراجعه به آمار مبینیم که تراز عملکرد مناطق آزاد طی یک دهه اخیر، در خصوص تجارت منفی است؛ آمارها نشان می دهد که بالغ بر ۷۰ درصد تراز تجاری مناطق آزاد وابسته به واردات و کمتر۳۰ درصد به صادرات اختصاص دارد. طبق آمارحدود ۹ میلیارد و۴۰۰ میلیون دلار واردات و بیشتر از ۴ میلیارد و ۸۰ میلیون حجم صادرات داشتیم و این شکاف عمیق در تجارت به معنای «حیاط خلوت» بودن مناطق آزاد در بازار غیر رسمی است.
منظورتان از حیاط خلوت دولت بودن چیست؟
فرار مالیاتی، قاچاق کالا، معافیتهای مالیاتی و قاچاق ارز در بازار رسمی کشور، در مناطق آزاد هم در جریان است باعث آسیب به بدنه اقتصادی کشور میشود. اصلاح ساختار و قانون باید به سمت اقتصاد مقاومتی و اقتصاد مولد محور، تولید محور و بر اساس تکنولوژی و سرمایه پذیری خارجی حرکت کند. همچنین در تعیین مشوقها طوری عمل کنیم که پیامدهایی مانند فرار مالیاتی، قاچاق کالا و منفی شدن تراز تجاری در کشور نداشته باشد.
حالا این وسط، نقش کمیته اصلاح قوانین مناطق آزاد چیست؟
کمیته تهیه لایحه جامع منطقه آزاد، قابلیت دارد تا به رفع تضادهای پنهان، که بخشی از آن تعمدی هم نیست کمک کند. مثلا بخش خصوصی، دولتی و عمومی که شهرداری ما هستند و بخش ترکیبی از این خلا های قانونی حسن استفاده را میکنند و این موضوع به ساختار مناطق آزاد آسیب میزند.
آیا تشکیل مناطق آزاد جدید و رویکرد کمیت گرایی در حوزه منطقه آزاد و فاصله گرفتن از کیفیت گرایی را درست میدانید؟
ما در مصوبهای هشت منطقه آزاد را در کنار هفت منطقهای که داریم تصویب کردهایم. این نکته باید مشخص شود که مسایل مربوط به لوکیشن، حریم و حدود، حدود و مرز این مناطق بر اساس چه سندی ایجاد شده است؟ در واقع ما نیاز به سندی جامع داریم که حریم مسکونی، تجاری و صنعتی در آن تعریف شده باشد تا تضادی در منافع ایجاد نشود.
در موضوع کمیت محوری اعتقاد من این است که یک ده آباد به از صد شهر خراب است. ما هفت منطقه آزاد با موقعیت و مسیرهای ارتباطی خوب مانند چابهار، کیش یا اروند داریم. تعدد در ایجاد مناطق جدید باعث نادیده گرفتن فرصتهای عظیم در مناطق فعلی و عدم تمرکز دولت بر این مناطق میشود. همین موضوع باعث میشود تا ساختار اقتصادی به جای بهینهسازی فرایندهای اقتصادی به سمت فرایند استهلاکی مانند ایجاد منطقه برود و این نشان دهنده نیاز به وجود یک قانون جامع از طرف مجلس است که توانایی رفع مشکلات را داشته باشد.
شما در گذشته رییس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور بودید. به نظر شما اقتصاد گردشگری و اقتصاد صنایع دستی چطور میتواند به رشد مناطق آزاد کمک کند؟
تجربه بنده نشان میدهد ما ظرفیتهای بسیار خوبی در حوزه صنایع دستی، اقتصاد گردشگری و هم در اقتصاد میراث فرهنگی داریم.
با توجه به دستورالعمل مصوبه هیات دولت در سال۹۸ به پیشنهاد میراث فرهنگی، تحت عنوان تجارت اموال فرهنگی، تاریخی و هنری منقول مجاز ما توانایی و ظرفیت گستردهای در درآمدزایی از صنایع دستی را در کشور خواهیم داشت. ایران بالغ بر ۳۷۰ صنعت دستی در ۲۴ دسته دارد که در دنیا ۶۰۰ صنایع دستی توسط سازمان جهانی یونسکو ثبتشده است و این نشان از ظرفیت عظیم ما فقط در بخش صنایع دستی و در بخش صادرات این صنایع دستی داریم. می توانیم بصورت پایلوت مصوبه دولت در خصوص خريد و فروش آن دسته از اموال فرهنگي – تاريخي منقول كه در فهرست آثار ملي ايران ثبت نشده اند و به سبب قانوني در تصرف و مالكيت اشخاص هستند و با كسب اجازه موردي از وزارت مجاز است را در مناطق آزاد بصورت پایلوت، اجرایی کنیم. این مصوبه خود دولت است، دستورالعمل اجرايي تجارت اموال فرهنگي ـ تاريخي و هنري منقول مجاز – مصوب 1398/08/08.
همچنین مناطق آزاد استعداد زیادی در جذب گردشگر دارد؛ ما میتوانیم با ایجاد نمایشگاه دائمی در مناطق مختلف مثل کیش یا قشم که گردشگر پذیر هستند، صنایع دستی را به سمت صادرات ببریم. این امر باعث ایجاد اشتغال و ایجاد رشد بنگاه های تولیدی که در صنایع دستی فعال هستند میشود.
در ایران در زمینه جواهرات و سنگهای قیمتی مثلا در زمینه خاتم، مینا کاری و قلم زنی آثار فاخری تولید میشود که در دنیابی نظیر است و قابلیت ارزآوری بالایی دارد.
من پیشنهادی منبی بر تاسیس «بانک گوهرشناسی» را در منطقه کیش داشتم که فرصتی را برای سرمایهگذاری افراد، در زمینه سنگ های قیمتی مثل یشم، الماس، فیروزه و سنگ های مختلف را فراهم میکند. در واقع آنهایی که این قبیل سنگ ها را دارند بیاورند و سپردهگذاری کنند تا بانک گوهرشناسی بتواند در حراجیها ، حضور قانونی و پررنگ داشته باشد.. امروزه حتی برخی از گوهرسنگها ضمانت بانکی میشوند و میتوان از طریق آن ها ارز آوری کرد. در حوزه میراث فرهنگی معمولا کمتر بحث میکنیم. ما در حوزه میراث فرهنگ بسیار قوی هستیم و فلات ایران یکی از سه تمدن جهان بودهاست و جاذب بسیاری از مردم و تاریخپژوهان است.
در حال حاضر، قطر شروع به صدور مجوزهای موزههای خصوصی و اجاره اشیا تاریخی از کشورهای مختلف و ساخت موزههای مختلف کردهاست. ما میتوانیم از صدور مجوز در مناطق آزاد و حتی اجاره دادن اشیا تاریخی توسط میراث فرهنگی به این موزهها در چارچوب قانون، از ظرفیتهای بسیاری استفاده کنیم و در درجه اول به جهان معرفی کنیم و از آنها کسب درامد برای کشور کنیم.
در زمینه اقتصاد کشورهای امارات، عمان یا قطر و دیگر کشورهای اطراف به لحاظ موقعیت اکولوژیک و جغرافیایی با ایران قابل مقایسه نیستند. این در حالی است که ما می بینیم که این کشورها در مناطق آزاد از تکنولوژیهای بهروز استفاده میکنند و گردشگری تکنولوژی محور را جلو میبرند. این کشورها با استفاده از زیرساختهای خوب تجاری مانند هتلها، سیستم حمل و نقل و تکنولوژیهای به روز، سعی در تنوع گردشگری از مسیر نوین دارند. این در حالی است که مثلا در منطقه اورامانات کردستان که اخیرا در فهرست جهانی یونسکو ثبت شده است، یک ظرفیت بسیار مهمی برای جذب یک گردشگر اکوتوریسم، گردشگر تاریخیو گردشگر طبیعی وجود دارد اما جاذبهای وجود ندارد. ما میتوانیم در این منطقه از طریق پلهای متنوع و یا از تکنولوژی های روز مانند تونل های زیرآب، اکواریوم های بزرگ دریایی به ایجاد جاذبهها بپرداریم.
زمانی که من در استانداری فارس بودم جایی را به نام پارک سرمایه گذاری ایجاد کرده بودیم و تمام فرصت های سرمایه گذاری فارس را در یک کتاب به صورت خلاصه به زبان فارسی،انگلیسی و عربی آوردیم ؛ این فعالیت بازخورد بسیار بالایی داشت و ما توانستیم فرصتهای مختلفی را معرفی کنیم واین موضوع باعث شد تا ما در آن سال رتبه دوم جذب سرمایه گذار خارجی را بعد از تهران به دست بیاریم.
لذا به نظر میرسد که ما میتوانیم یکی از مناطق آزاد را مثل منطقه آزاد کیش که قدمت بیشتری از مناطق آزاد دیگر دارد را به یک منطقه آزاد ویژه گردشگری تبدیل کنیم.
به نظر من، ما باید یک اصلاح سیاسی در منطقه آزاد داشته باشیم و هر منطقهای را طبق ظرفیت خود به کار ببریم. مثلا منطقه آزاد اروند ظرفیت گردشگرپذیری ندارد؛ ما میتوانیم آنجا را با نگاه تجاری- صنعتی و تاکید بر انرژی ببینیم و زنجیره ارزش انرژی را تا صنایع بالادست و پایین دست تعریف کنیم.
یا به عنوان مثال چابهار که تنها منطقه آزادی است که به اقیانوس راه دارد. استفاده از ظرفیتهای اولین بندر اقیانوسی کشور، در مسیر اقتصاد ریلی بسیار اهمیت دارد؛ در واقع اقتصاد ریل پسند است و اگر 10 درصد از بار جاده به ریل منتقل شود، میزان مصرف سوخت به یک سوم کاهش پیدا می کند و این در حالی است که 90 درصد ورود و خروج بار از طریق دریاست و ایجاد مسیر ریلی و راه آهن از نان شب برای دولت واجب تر است.
به عدم اجرای مصوبه دولت اشاره کردید؛ به نظر شما اصلاح سیاستها در لایحه ایی که قرار است دولت در آن تغییر ایجاد کند، اثربخش و موفقیت آمیز خواهد بود؟
در همه ادوار شاهد مداخلات بیش از اندازه دولت در حوزه مناطق آزاد، اختیارات، مشوقها و فرصتها در مناطق آزاد هستیم و این باعث ناکارآمدی میشود. این انتظار از دولت است که در زمینه ی تعامل با مناطق آزاد، طبق چیزی که در اقتصاد مقاومتی آمدهاست یرنامهریزی داشته باشد. دلایل رشد مناطق آزاد دیگر کشورها علاوه بر وجود معافیت ها و امتیازات، موارد دیگری است.
ابتدا کاهش دخالت دولت به معنای قوانین موجود. علت استفاده ما از لفظ سرزمین اصلی و مناطق آزاد به دلیل جذب سرمایه گذار خارجی، گردشگر، تکنولوژی های نوین است. مجلس محترم باید نظارت خود را تشدید کند؛ این اهمیت بیشتری دارد که دبیر مناطق آزاد به جای اینکه به طور مداوم به دنبال راهی برای افتتاح منطقه آزاد هر شهر باشد، روی منافع ملی تمرکز کند تا منافع منطقه ای خودمان در توسعه منطقه آزاد. این درست است که ما قوانینی در زمینههای معافیتهای مالی 20 ساله، معافیت گمرکی داریم اما اعطای معافیت ها کافی نیست. اعطای هدفمند معافیت ها و امتیاز ها مهم است؛ یعنی این معافیتها سهم افرادی باشد که واقعا لیاقت دارند نه صرفا کسانی که به دنبال فرار مالیاتی هستند.
نکته سومی که قصد توضیح و مقایسه آنرا دارم، رمز توسعه مناطق آزاد در حوزه خلیج فارس با عدم پرداختن جدی به بحث توسعه زیرساختی حمل و نقل است. آقای دانیل لرنر در پژوهشی که سالهای قبل در کشورهای حوزه خلیج فارس و آسیای جنوبی انجام داده است، 4 مولفه را نام میبرد. او در توسعه کشورها ابتدا به توسعه زیرساخت های حمل و نقل درارتباطات اشاره میکند. ما باید این ظرفیت را در مناطق آزاد ببینیم. مثلا در منطقه آزاد ارس نیاز به یک ظرفیت فرودگاهی برای هواپیماهای پهنپیکر را داریم.
اتصال منطقه آزاد چابهار به خط سراسری راهآهن به مسیر اروپای شمالی صحیح بود یا آسیای مرکزی؟ چرا؟
سوال مهم و استراتژیکی است. ما در تاریخ اقتصاد دنیا جاده ای داریم به نام جاده ی ابریشم که بالغ بر 1700 سال یک محور بزرگ ترانزیت کالا بوده است و تمام شهرهایی که در مجاورت این مسیر بودند، عموما و اغلب دارای اقتصاد قوی بودند. مثل شهر سوخته که در سیستان و بلوچستان است. در تاریخ بخوانید به خاطر همجواری با جاده ابریشم جزو مناطقی بوده است که در صنعت در تجارت رونق خیلی خیلی فراوانی از لحاظ مسایل ژیواکونومیک، ژیوپلتیک و ژیو هیدرولیک داشته است. به نظر من مسیر آسیای میانه مسیر منطقی تری است.
درست است که ما باید یک مسیر 1350 کیلومتری را از چابهار به زاهدان و از زاهدان به مشهد و از مشهد به سرخس طراحی و اجرا کنیم اما این، احیای اقتصاد سیستان و بلوچستان است. یعنی من همین جا عرض می کنم سیستان و بلوچستان، به دلیل هم جواری با کشورهای آسیای میانه و دسترسی به آبهای آزاد جهانی به عنوان کوتاهترین راه ارتباطی کشورهای حوزه آسیای میانه میتواند، باشد.
تنها بندر اقیانوسی کشور، چابهار را ما در مسیر شبکه ریلی سراسری به عنوان یک کریدور شمال به جنوب به آسیای میانه وصل میکنیم. این موضوع نقش مهمی در شکوفایی اقتصاد ملی خواهد داشت. یعنی دولت باید این را متوجه شود که راه اندازی خط راه آهن سراسری از چابهار به زاهدان از نان شب واجب تر است؛ اقتصاد سیستان و بلوچستان را احیا و شکوفا میکند. این را شما خواهید دید. بنویسید که سیستان و بلوچستان یکی از مناطق سرمایهپذیر و مهم کشور خواهد شد. یکی از مناطقی خواهد شد که سرمایهگذاری خارجی اتفاق خواهد افتاد. زیرا مثل این است که یک شاهراه بزرگی را باز میکنیم و باعث فرصتهای زیادی برای کشور میشود.
شما تجربه استانداری فارس را داشتید فکر می کنید برای شیراز، اقتصادی بودن منطقه اهمیت دارد؟
وسعت مناطق آزاد ویژه اقتصادی، سه برابر وسعت شهرک های صنعتی کشور است. اما سهم اشتغال شهرک های صنعتی سه برابر سهم مناطق آزاد است؛ یعنی ما 32 منطقه ویژه اقتصادی فعال داریم که 2500 واحد تولیدی در آن فعال هستند و حدود 823 شهرک و ناحیه صنعتی در کشور داریم. اما به رغم اینکه وسعت مناطق آزاد سه برابر شهرهای صنعتی است اما سهم اشتغال آنها یک سوم است. بله شیراز هم منطقه ویژه اقتصادی دارد ولی مثل بسیاری از مناطق ویژه اقتصادی، سیاستگذاری های درست در آن اعمال نمیشود و ظرفیت های قانونی در اختیار مناطق ویژه بصورت بهینه استفاده نمیشود. دولت و همه افراد باید مناطق آزاد و ویژه اقتصادی را به عنوان رکنی از ارکان توسعه ملی به رسمیت بشناسند.
در ماده 27 قانون تاسیس مناطق آزاد درباره تفاوت مدیریت در سرزمین اصلی و مناطق آزاد صحبت می شود و برای جلوگیری از تداخل و موازی کاری مدیران مناطق آزاد، حکم نماینده عالی دولت در آن منطقه میگیرند. در ماده 27 قانون اداره مناطق آزاد ما شاهد اهمیت جایگاه مدیر عامل منطقه آزاد هستیم علت آن این است که این مدیرنماینده عالی و تام الاختیاری ازدولت است. دلیل دیگر این است که مدیریت های جزیرهای و بخشی و یک یکپارچه سازی مدیریتی را به رسمیت بشناسد.
اگر یک اصلاحات ساختاری سیاستی اتفاق بیوفته واقعا شما خواهید دید که ایران سرزمین فرصت هاست؛ این اعتقاد قلبی من هست و من مثل بسیاری دیگر به آینده کشور امیدوارم، به آینده ایران امیدوارم و به رغم همه کارشکنی هایی که از سوی خارجی ها و نظام بین الملل و غرب وجود دارد اما من اعتقادم این است که روزگار خوش توسعه و رفاه ملی در ایران فراهم خواهد شد.
می توانید یک دلیل را به عنوان دلیل موثر در این عقب ماندگی بیان کنید ؟
اگر بند 11 سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی همین یک بند تارگت منطقه آزاد و منطقه ویژه ما باشد، که در آنجا جامع و کامل گفته شده است؛ یعنی ما از واردات محوری به سمت صادرات محوری شدن حرکت کنیم. به سمت تولید محوری، به سمت انتقال فناوری های پیشرفته حرکت کنیم و سرمایه گذاری خارجی را در واقع به اوج برسانیم. البته همه سرمایهگذاریها در غرب و اروپا نیست. ازبکستان، ارمنستان، آذربایجان، ترکمنستان، ترکیه،امارات، قطر. ما با همین 16 کشوری که اطراف ما هستند می توانیم ظرفیت جذب سرمایه گذار خارجی را بیش از 2000 درصد در سال رشد دهیم.
اجمالا اگر بخواهم پاسخ سوال شما را بدهم رمز توفیق دولت در مناطق آزاد همین یک بند است. بند 11 سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی. دولت باید به سمت اجرای برود تا پایان دوران دولت ، یقین بدانید در مناطق آزاد ما انقلابی اتفاق خواهد افتاد و در مسیر توسعه ملی نقشآفرینی خواهد کرد. آن زمان با افتخار بیان میکنیم که در سهم مناطق آزاد،بالغ بر 20 درصد GDP کشور خواهد شد.
حرف آخر؟
ما می توانیم در خصوص مناطق آزاد، به روز و مدرن عمل کنیم؛ فقط باید نگاه مان را عوض کنیم؛ مثلا برگزاری هفته مشترک فرهنگی با فرانسه، ایتالیا یا آلمان در مناطق آزاد که نیاز به ویزا ندارند، بهترین بستر برای ارز آوری برای کشور است. توسعه یک شبه، اتفاق نمی افتد. اینکه درهای کشور را به روی دنیا ببندیم، هنر محسوب نمی شود. تعامل با دنیا در تمام طول تاریخ، در این کشور برقرار بوده و تمام دنیا به تاریخ و تمدن ما ، احترام گذاشته، می گذارد و خواهد گذاشت.