معاون پیشین سازمان گردشگری، میراث فرهنگی و صنایع دستی در گفتگوی اختصاصی با تجارت جهانی: نتوانستیم از فرصت میزبانی مسلمانان ترکیه در کیش را استفاده کنیم/ ولنتاین یک فرهنگ بیگانه است اما …
تجارت جهانی/ اسرا علیزاده: صنعت گردشگری کشور در دو سه سال اخیر و شاید بهتر بگوییم سالهایی که تورم فزایندهای گریبانگیر اقتصاد کشور شده، دچار بحران شده است. این صنعت بخصوص در مناطق آزاد و بصورت مشخص در منطقه آزاد کیش، پیامدهایی منفی برای گردشگران به جا گذاشته است. تجارت جهانی برای بررسی این موضوع با محمد محب خدایی، معاون پیشین سازمان گردشگری، میراث فرهنگی و صنایع دستی و همچنین معاون اسبق منطقه آزاد کیش، گفتگویی داشته که در ادامه از نظر میگذرد:
گفته میشود که صنعت هتلداری کشور بخاطر تورم و همین طور کاهش ورود گردشگر، به مرز ورشکستگی رسیده و در مناطقی مثل کیش با وضعیت بحرانی روبرو شده؛ راهکار دولت چهاردهم برای حمایت از بخش گردشگری و هتلداری باید شامل چه مواردی باشد؟
باید یک بهانه ای ایجاد شود که این سفر ها به اشکال مختلف شکل بگیرد.ما در گردشگری n عدد محصول داریم،اصلا مبحث گردشگری مبحث میزبانی و مهمانی است،هیچ میزبانی و مهمانی بدون بهانه شکل نمیگیرد،یک رویدادی باعث میشود که این اتفاق بیافتد.این مبحثی است که ما زیاد به آن توجه نمیکنیم. ما گردشگری را در حوزه سفر های تفریحی خلاصه کردیم،سفرهای کاری هستند، همایش ها هستند،همچنین نمایشگاه و یا رویداد های که می تواند ایجاد بشوند. به عنوان مثال فرض کنید رویداد ولنتاین یک رویدادی است که در کشور ما نیست ولی باعث یک حرکت میشود ، درست است که این حرکت منشا اقامتی ندارد ولی همزمان اتفاقات دیگری هم رقم میزند .در ایران مشکل این است که گردشگری را ما صرفا در سفر اشخاص خلاصه کردیم ،دو ظرفیت دیگر گردشگری که میتواند ایجاد درآمدهای مکمل بکند شامل سفر برند و محصول هست که به آن توجه نشده است. در دنیا این دو فرایند با توجه زیادی روبرو هستند و این باعث می شود بر اساس برندینگی که سایر کشور ها پیدا میکنند رویداهایشان محرک جهانی بشود. یعنی به عنوان مثال شما دیگر آنقدر ذهنتان در مورد عربستان یا قطر دررابطه با ورزش آماده است که اگر رویدادهای دیگری هم در آنجا اتفاق بیافتد برای شما این فضا را ایجاد میکند که حتماً یک سفری به آنجا داشته باشید ، یعنی کانون توجه شده است. این موارد را ما نتوانستهایم درست مدیریت کنیم.
مناطق آزاد ایران مثل کیش و قشم، از محدویتهای ویزایی معاف هستند و گردشگران بینالمللی میتونن بدون ویزا وارد این مناطق شوند؛ چرا نمیتوانیم از این پتانسیل برای ارزآوری ِ صنعت توریسم استفاده کنیم؟
زمانی که شما مفاهیم را به درستی درک نکنید در برنامهریزی آدرسها را گم میکنید .مانند شهری که وجود دارد ولی شما آن آدرسی که به عنوان هدف در ذهنتان است را نمیتوانید مسیریابی صحیح انجام بدهید . مناطق آزاد مرکز و محدوده ای است که در خیلی از مواقع هم دروازه ورودی دنیا به سرزمین اصلی و هم محل الگوسازی در حوزههای مختلف است که سرزمین های اصلی میتوانند از آن بهره بگیرند.اگر نگاه کنید شهری مثل دبی از ظرفیت ترانزیت کالا یا مسافر برای ایجاد چرخه استفاده میکند ، ما به جهت اینکه جزیرهای عمل میکنیم نمیشود که خیلی از مواردی که ما برنامه میکنیم بُعد اقتصادی پیدا نکند یعنی مفهوم اقتصادی و توجیه اقتصادی خودش را از دست میدهد . این چرخه ها بسیار حائز اهمیت است و دقیق به آن توجه نداریم.
در کیش ما یک رویدادی را داشتیم به نام همایش یا نمایشگاه، نمایشگاهی که برگزار میشد تک بعدی بود ، دورهای که خود بنده هم آن جا بودم تعدادی از کارمندای دولت یا شرکتهای وابسته دولتی برای اینکه بتوانند ماموریت بگیرند بسیار علاقه نشان میدادند به نمایشگاه بیایند اما بازدید کننده ای نبود و این نمایشگاه حائز اهمیت نبود، لذا این باعث میشد که آدم های غیر مرتبط می آمدند به دلیل اینکه یک گیفتی از غرفه ها بگیرند بازدید شعافی انجام میدادند ولی آن نمایشگاه ظرفیت زایش تجاری نداشت یا جریان سازی نمیکرد. در این بُعد ما آمدیم گفتیم همایش به نمایشگاه اضافه کنید موقعی که این همایش اضافه شد در ۴ روز ۴ تا ۷۰۰ نفر به بازدید کننده نمایشگاه اضافه شد این شد آن زنجیره ارزش.
چگونه باید این وضعیت را توسعه بدهیم؟
اگر ما بهانه ای پیدا کنیم و یک جشنوارهای ایحاد کنیم که با خانواده حضور داشته باشند هر نفری میتواند سه عضو دیگر را بیاورد یعنی در اصل به سه نفر تبدیل میشود در این صورت این عدد مثلا از دو هزار و هفتصد به سه ضرب می شود و و این ارقام تبدیل به ده هزار نفر می شود.
ما در حال حاضر مشکلمان در کیش که به آن توجه نداریم این است که یک موضوع باعث تحریک سفر است و یک موضوع بحث مزیت های تحریک سفر است و اینکه به صورت جزیره ای عمل میکنیم. این در بعد جهانی هم شامل حال ما است .ما پارامترهایی نداریم که در کانون توجه خارجی هاا قرار بگیرد همه تمرکز ما در گردشگریِ تفریحی است و این بینش لطمه سنگینی به ما وارد کرده است.
ما گردشگری خرید را به درستی نداریم به این علت که افراد کشور ها به سادگی به برند های خودشان دسترسی دارند آن هم با قیمت های واقعی ، نه به صورت های کپی.
در بحث سواحل نیز باید به دنبال کشور های برویم که ساختار و هدف آنها با ضوابط ما مطابقت داشته باشد.
در ترکیه بسیاری از مسلمانان علاقمند بودند که پلاک های خصوصی کیش را تجربه بکنند چون برای آنها حایز اهمیت بود.
نسبت به سالهای توافق هستهای برجام، فرصتهای شغلی چه تفاوتی کردن؛ کمتر شدن یا بیشتر شده است؟
موضوع برجام در هر کشوری یک موضوع خاص است . در حال حاضر روسیه درگیر جنگ اوکراین است یا خود ما در خاورمیانه از جنگ تأثیر میپذیریم . اما ما یک اصلی در مدیریت داریم به نام کالای جایگزین . فرضا شما امشب در منزلتان اگر نانی هم نداشته باشید میتوانید برنج را جایگزین آن کنید ، دلالتی ندارد. ما در بحث گردشگری n عدد محصول داریم .تصور کنید شاید بحث هستهای و برجام یا تحریم در یک سری از موارد گردشگری ما و محصولات ما تاثیر بگذارد اما اگر اکنون در این وقت بخواهیم واقع بینانه بگوییم چه اندازه ما در جذب گردشگر زیارتی موفقیم؟ چه اندازه در گردشگری سلامت موفقیم؟چنانچه ما اظهار میکنیم مشکلی ندارد که در تفریحی ضوابط ما جاذبه ها یا مزیت رقابتی کمتری نسبت به جهان دارد اما به چه علت بخش سلامت ما مشکل دارد ؟ بخش های دیگر چه مشکلی دارند؟ این ها بحث هایی است که نشان میدهد ما اصلا مفهوم واقعی صنعت گردشگری را نفهمیده ایم.