طبق پیشبینی بانک جهانی، اقتصاد جهان در سال ۲۰۲۳ با رکود شدید مواجه خواهد شد، اتفاقی که بیش از ۸۰ سال است که رخ نداده است. تورم بالا، سیاست تهاجمی بانکهای مرکزی، وخامت شرایط مالی کشورها و پیامدهای حمله روسیه به اوکراین روی رشد اقتصاد جهانی تاثیر زیادی دارد.
تجارت جهانی برای بررسی نرخ رشد اقتصادی در جهان با دکتر آلبرت بغزیان، عضو هیات علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران ، گفتگویی انجام داده که در ادامه می خوانید…
پیشبینی بانک جهانی برای سال 2023 حاکی از نرخ رشد بسیار پایین و رکود نسبتا شدید است؛ بنظر شما علتهای اصلی رکود اقتصادی جهانی چیست؟
در اقتصاد جهانی معمولا یک موضوع تعیین کننده است و آن قیمت انرژی است. در حال حاضر با توجه به جنگ روسیه، پیشبینی میشود که گاز و نفت افزایش پیدا کند و این موضوع برای اروپا محدودیت بیشتری دارد و برای کشورهای دیگر به صورت افزایش قیمت خواهد بود.
یکی از متغیر هایی که در مدلهای خود قرار میدهند، قیمت انرژی است و معمولا قیمت تمام شده که افزایش پیدا میکند باعث کاهش تقاضای جهانی کالاها میشود و همین کاهش تقاضا رکود را به وجود میآورد؛ یعنی تقاضا وقتی نتواند عرضه ای بخرد، عرضه کم خواهد شد و رکود حس میشود و شک عرضه بخاطر افزایش قیمت انرژی پیشبینی میشود وگرنه مشکل تقاضا نیست. یعنی اگر صرفا تقاضا کم میشد سیاستگذاران با سیاست های انبساطی مانند وام و تصحیلات آن را کنترل میکردند. اما هنگامی که از جانب عرضه این شک ایجاد میشود، رکود همراه با تورم داریم. بنابراین هنگامی که رکود همراه با تورم باشد مشکل عرضه وجود دارد؛ اگر تورم همراه با ارزانی بود، مشکل تقاضا داشتیم که بعد از جنگ جهانی دوم این اتفاق افتاد و افزایش تقاضا را رشد دادند.اما این پیشبینی ها دلیل بر این نیست که حتما این اتفاق می افتد؛ دلیل این پیشبینیها هشدار دادن است که این مریض اگر با این منوال پیش برود سکته میکند و عمرش کم میشود، بنابراین دارو، استراحت و ورزش را به او پیشنهاد می کنند.این موضوع هم همین است؛ این پیشبینیها خوب است برای اینکه اقداماتی در قبال آن انجام شود. یعنی این پیشبینی به این معنا نیست که حتما رخ خواهد داد. این است که ما باید شاهد اقدامات این کشورها باشیم برای جایگزین کردن مصرف خود با منابع انرژی ارزانتر و تجدید پذیر و یا افزایش تولید انرژی های فسیلی در کشورهایی که تا امروز کمتر استخراج شدهاست. این پیش بینی نگرانکننده است اما اگر اقدامات مناسب انجام شود، ممکن است آن را خنثی کند و این هشدار به یک سیاستگذاری مناسب منجر شود.
آیا موضوع انرژی بر کشورهای آسیایی هم اثرگذار است؟
بله کشورهای آسیایی هم کشورهای وارد کننده در این زمینه هستند؛ کشورهایی مانند چین یا هند. ممکن است اروپایی ها از طریق امارات، اسرائیل یا لبنان کمبود خود را جبران کنند، اما بخش چین و هند که سهم زیادی دراقتصاد جهانی دارند ممکن است با رکود مواجه شوند و مجموع همه این ها میشود اقتصاد جهانی. این در حالی است که کشورهای اروپایی با عرضه بیشتر و جایگزین کردن انرژی سعی میکنند جلوی ضربه به اقتصاد خود را بگیرند.
با توجه به اینکه اقتصاد چین رشد بسیار خوبی در سالهای اخیر داشتهاست، ممکن است این رکود به بحران در چین تبدیل شود؟
خیر من فکر نمی کنم این اتقاق بیافتد، چون پیشبینی به همین علت است که اقداماتی انجام شود؛ آنها مثل ما دست روی دست نمی گذارند که اگر پیشبینی صورت گرفت پس دیگر چارهای نیست و ارز باید تغییر کند و مردم مجبور به انبار کردن در خانه باشند؛ دولت های آنان مجبور به اقدام هستند چون باید رضایت مردم را داشته باشند، در غیر این صورت رائ نمیآورند، یا در چنین شرایطی دولت استعفا میدهد.البته این مورد ما را در کشور تجربه نکردیم که دولت ها کنار بکشند. در هر صورت از این جهت آنها اقدامات خود را خواهند کرد.
این رکود در کشورهای در حال توسعه چه پیامدهایی را ایجاد میکند؟
در مورد کشورهای در حال توسعه باید دید از کدام دسته از کشورهاست. کشور در حال توسعه، نفتخیز است یا جزو کشورهای فقیر. کشورهای در حال توسعه فقیر اگر وارد کننده باشند ضربه انرژی را خواهند خورد و شکی نیست که فقیرتر خواهند شد؛ به این دلیل که نه توان سرمایهگذاری وجود دارد نه تکنولوژی و صرفا مجبور به وابستگی به کشورهای دیگر هستند. بله آنها لطمه میبینند با توجه به اینکه مردم آنها در حال حاضر هم در رفاه نیستند و این شرایط برای آنها سختتر میشود.
اگر تواقفی در جنگ اوکراین و روسیه اتفاق بیوفتد، میتواند در این رکود اثری داشته باشد؟
من بعید می دانم که این جنگ، طولانی مدت باشد. بیشتر به نظر میرسد که روسیه قصد دارد اقتدار خود در زمینه انرژی را در اروپا ثابت کند و اوکراین هم بحث گندم را. این موضوع باعث تغییر در سیاستهای کشاورزی و انرژی در کشورها در بلند مدت خواهد شد. در واقع سعی میکنند این اثر را خنثی کنند هرچند که برایشان گرانتر تمام میشود. نظر من این است که این جنگ تمام خواهد شد و نقشه جهان از نظر مراودات تغییر پیدا میکند و شکل جدیدی میگیرد.
به عبارت دیگر، روسیه به ترکیه، امارات برای رساندن گاز به اروپا نزدیک میشود و آمریکا کشاورزی خود را افزایش میدهد تا نفت اروپا را تامین کند.
در کل این تغییرات ژئوپلوتیک رخ میدهد و کشور ما باید از این شرایط برای خود فرصتی ایجاد کند که برای ما برد داشتهباشد که فعلا شاهد صحبتی در این زمینه نیستیم.