بدون برجام، اروپا را از دست دادیم!

0
هم‌زمان با معلق یا نافرمان ماندن برجام و فشار اروپاییان رقابت با روسیه بر سر فروش نفت و کم‌توجهی‌های برخی کشورهای دوست و شرقی، نگرانی را برای حفظ منافع کشور در صورت پشت‌پا زدن به فرصت‌ها با غرب افزایش می‌دهد. علی ماجدی، مشاور وزیر اقتصاد و سفیر پیشین ایران در کشورهای ژاپن و آلمان در گفتگو با تجارت جهانی دراین‌باره می‌گوید:«این روزها تغییرات رویکرد در سیاست خارجی کشوری مانند عربستان را شاهد هستیم؛ بن‌سلمان یک معاون وزیر خارجه زن را در دستگاه خود برگزیده است که نشان می‌دهد دنیای جدید تفکر و راهکار جدید می‌طلبد». متن کامل این گفت‌وگو را بخوانید

آیا ادامه سیاست ها در مسیر نگاه به شرق تامین کننده منافع کشور خواهد بود؟

واقعیت این است که از سیاست و شعار نه شرقی، نه غربی یا هم شرقی هم غربی، دور شده ایم. فلذا تجدیدنظر در سیاست خارجی کشور الزام آور است، یعنی باید بتوانیم با همه کشورها به ویژه اروپا کار کنیم. بنده باور دارم در اروپا کشورهایی هستند که تمایل دارند با ایران کار کنند. این روزها تغییرات رویکرد در سیاست خارجی کشوری مانند عربستان را شاهد هستیم، بن سلمان یک معاون وزیر خارجه زن را در دستگاه خود برگزیده است که نشان میدهد دنیای جدید، تفکر و راهکار جدید میطلبد. این کشور همزمان هم با آمریکا کار میکند و هم با روسیه و چین. کشورها به اندازه توان خود تلاش میکنند تا در سپهر جهانی نقش آفرینی کنند و وابستگی به یک ابرقدرت خاص نداشته باشند. همیشه این سیاست در زمان شاه نقد شده است که کشور بسیار به آمریکا وابسته بود. اگر این امر در آن زمان واقعا نقد شده است حالا نیز باید این توجه را در این زمینه داشته باشیم تا بتوانیم با حفظ توان بازیگری، یک تعادل نسبی بین شرق و غرب ایجاد کنیم.

کشور چه هزینه هایی را بابت این عدم تعادل متحمل میشود؟

اگر دقت کنید، همه کشورها به قدر قدرتشان سعی دارند سیاست های خارجی خود را متنوع سازی کنند و تعادلی ایجاد کنند. برای مثال روابط اقتصادی آلمان با چین بسیار گسترده است، روابط چین از سوی دیگر با آمریکا و اروپا نیز قوی است و نگاه به خاورمیانه نیز دارد. بنابراین این تعادل امکان بازیگری و جانشین سازی را میدهد. اما در زمان محدودیت این امکان وجود ندارد و کشوری که به آن وابسته هستید سعی در دیکته کردن مسائل به کشور خواهد داشت و فرقی نمیکند این دیکته شدن از طرف آمریکا باشد یا چین و روسیه. اما اگر دیگر قدرت ها بدانند که کشور قدرت جانشین سازی اقتصادی را دارد، شرایط تغییر میکند. ژاپن زمانی دومین قدرت جهان بعد از آمریکا بود که حالا به عنوان قدرت سوم بعد از چین قرار گرفته و فاصله زیادی پیدا کرده است. ژاپن در این شرایط که وزن و مولفه اقتصادی اش یک بله پایین تر آمده سعی میکند مولفه نظامی خود را تقویت کند. این نوعی بازیگری است که سیاست خارجی باید امکان جابه جایی بین سه مولفه اصلی قدرت سیاسی، اقتصادی و نظامی داشته باشد. سیاست خارجی تعریف شده است اما اینکه چقدر میتوانید خوب آن را ایفا کنید مهم است.

در کدام یک از این مولفه ها آنچه لازم بوده است در کشور محقق نشده؟

مولفه نظامی ما به خوبی جلو رفته است اما همزمان باید مولفه اقتصادی که مستلزم سرمایه گذاری است نیز پیش برود. در زمان سفارت در ژاپن، سهم خرید نفت ژاپن از ایران به ۷۰۰ هزار بشکه رسید که در میدان نفتی آزادگان سرمایه گذاری شد، گرچه بعدا در زمان ریاست جمهوری احمدی نژاد با سیاست های غلط همه بر باد رفت. در آن زمان ژاپن سهم خرید نفت از عربستان را، در نتیجه عدم توافق، کاهش و سهم خرید نفت از ایران را افزایش داد. جایگزین ژاپن برای عربستان، ایران بود که حاضر شد فروش ۴۰۰ هزار بشکه نفت را به ۷۰۰ هزار بشکه برساند. حالا نیز گزینه های تامین انرژی برای چین، کشورهای روسیه، ایران و کشورهای عربی است و این قدرت مانور را دارد تا از میان آنها انتخاب کند. کشورها خود را محدود به یک یا دو کشور نمیکنند. این بازیگری در ایران نیز نیازمند افزایش در زمینه اقتصاد و سیاست خارجی است تا بتوانیم سهم بیشتری را در جهان حفظ کنیم. این جابه جایی هاست کشور را به تعادل می رساند.
از زمان آغاز حمله روسیه به اوکراین مشکلات متعددی در زمینه اقتصاد و انرژی برای کشورهای اروپایی به وجود آمد. پیامدهای این جنگ تا جایی ادامه پیدا کرد که شرکت هارا در آستانه ورشکستگی و مردم را در وضعیت فشار اقتصادی قرار داد. با توجه به تحریم های روسیه در زمینه سوخت رسانی به کشورهای اروپایی، اقداماتی از طرف دولت ها برای کنترل و مدیریت بحران های احتمالی در زمینه انرژی اتخاذ شد. آلمان به عنوان کشوری که بیشترین گاز خود را از روسیه وارد میکرد اقداماتی را برای حل اصولی این مشکل اتخاذ کرد ؛ یکی از برنامه های آلمان ملی کردن شرکت انرژی uniper است که طی چند روز اخیر انجام شده است.

اساسا علت ملی کردن شرکت های انرژی در کشورهای اروپایی چیست؟

نظر من این است که بخش خصوصی میتواند محدودیت های تعیین شده از طرف دولت در زمینه واردات بپذیرد و یا نیپذیرد. بر اساس همین، احتماال دولت آلمان تصمیم گرفته است تا میزان گاز خریداری شده را از انحصار بخش خصوصی خارج کند تا بتواند سیاست های خود را اعمال کند، به همین دلیل این اقدام را انجام داده است و سهام شرکت uniper را خریداری کرده است.

به نظر شما تعطیل کردن نیروگاه هسته ای در آلمان به چه دلیلی صورت میگیرد؟

این موضوع جزو برنامه های دولت قبل در آلمان بوده است. در آلمان به دنبال انرژی های سبز هستند و این برنامه ای است که از زمان صدارت خانم مرکل تا سال 2030 تدوین شده است.در این برنامه، هدف این است که 70درصد انرژی های مورد استفاده باید از انرژی های پاک باشد؛ لذا تاسیسات انرژی های هسته ای را هم به تدریج حذف کردهاند و استفاده انرژی های پاک، انرژی خورشیدی و بادی جزو برنامه های این کشور است که آن را دنبال میکند. زمانی هم که بنده در آلمان بودم این برنامه به طور جدی دنبال میشد و جزو برنامه های بلند مدت این کشور بود که در همان زمان که من در آنجا بودم با موفقیت این برنامه را دنبال میکردند. در پیشرفت این نوع انرژی در آلمان اساسا مشکل مالی وجود
ندارد و سرمایه گذاری ها در این زمینه بسیار اثربخش است اما شاید در زمینه تکنیکی و فنی این برنامه ها کمی عقب بیفتد و با کندی حرکت رو به جلو داشته باشند.

با توجه به اینکه اقتصاد در کشورهای اروپایی دولتی نیست، فکر میکنید دولتی سازی شرکت uniper بر اقتصاد آلمان تاثیر خاصی بگذارد؟

به هر حال امروزه اکثر کشورهای جهان دچار تورم شدهاند و این تورم در ابعاد مختلف وجود دارد. نرخ تورم در کشورهای اروپایی بین 7 تا 10 درصد است و آلمان هم از این قضیه مستثنی نیست. لذا این فشار بر مردم وارد شده است و قیمت انرژی و حتی کالاهای اساسی در آلمان افزایش پیدا کرده است. البته این موضوع محدود به آلمان نمیشود و اکثر کشورها در اروپا دچار این مشکلات هستند.

در چند ماه اخیر پیش بینی زمستان سخت برای اروپا میشد؛ اروپا چگونه از این بحران عبور کرد؟

بله این پیش بینی میشد، اما این کشورها با بهینه سازی مصرف و جایگزین کردن گاز مایع توانستند این بحران را مدیریت کنند. هنگامی که خط لوله گاز قطع میشود جایگزین کردن آن کاری سخت و زمانبر است و تنها راه سریع، استفاده از گاز مایع و همچنین جایگزین کردن با سوخت های فسیلی مختلف است. البته در آلمان با توجه به برنامه ریزی بر سوخت های پاک به نظر میرسد که میزان سرمایه گذاری کشور را در این زمینه بیشتر کردند. به نظر من مهمترین جایگزین و راه حلی که آلمان برای جایگزین کردن انرژی انجام داده است، استفاده از گاز مایع و صرفه جویی در مصرف است. البته راه حل دیگری هم وجود دارد که احتمالا برای نیروگاه ها انجام دادند و آن دوگانه سوز کردن این نیروگاه هاست. به این صورت که در تولید دو انرژی از یک نیروگاه استفاده کرده اند.

به نظر شما، جنگ بین اوکراین و روسیه چه زمانی تمام می شود؟

حقیقتا اظهار نظر در این زمینه مشکل است. چرا که هر دو طرف روسیه و اوکراین برای خود ادعاهایی دارند. با توجه به جزئیات اینکه آیا این کشورها اساسا به دنبال توقف جنگ هستند یا نه و در صورت هدف توقف چه شروطی را برای یکدیگر در این قضیه دارند، پیش بینی ادامه یا توقف جنگ کار دشواری است. اما با توجه به شرایط موجود به نظر میرسد که این جنگ، فرسایشی و کم و بیش طوالنی خواهد بود. البته در طولانی مدت بودن آن هم حرف است؛ معمولا جنگ هایی اخیرا رخ داده طولانی مدت بوده است مثل جنگ یمن. این جنگ در حقیقت زورآزمایی روسیه و اوکراین است در حالی که اوکراین مورد حمایت کامل غرب است؛ بر همین اساس احتمال طولانی شدن جنگ و فرسایشی بودن آن وجود دارد.

شرکت uniper به عنوان وارد کننده گاز، به دلیل تحریم های روسیه مجبور به خریدگازباقیمت بالا شد؛دولتی بودن این شرکت دولت آلمان را از لحاظ اقتصادی درآستانه فشارقرارنمیدهد؟

این سیاست آلمان از نظر من به خاطر این است که انحصار و سیاست انرژی را از بخش خصوصی خارج کند و سیاست را در راس کار قرار دهد. در کشورهای چین، روسیه و حتی تا حدودی ژاپن، شرکت ها بسیار تحت تاثیر و اشراف دولت ها هستند. مثال در مراودات تجاری با ایران این موضوع اتفاق افتاد که کشورها به شرکت هایشان اعلام میکردند که در صورت تجارت با ایران ممکن است مورد تحریم آمریکا قرار بگیرند و در این صورت مورد حمایت کشور خود نخواهند بود. با توجه به اینکه تاکنون قسمت اعظم گاز آلمان از روسیه تامین میشد، حالا آلمان به دنبال تغییر این سیاست ها و کاهش این سهم است. اما ممکن است شرکت ها این مورد را نپذیرند و حتی مایل باشند از روسیه گاز را با قیمت بالاتر وارد کنند و به مردم بفروشند. بنابراین دولت آلمان با هدف جلوگیری از افزایش قیمت و کاهش سهم روسیه در تامین روسیه، این مسئله را راحت تر می تواند اعمال کند و به همین منظور سهام شرکت را خریداری کرده است.

آلمان تحت صدارت شولتز چه تفاوتی با دوران مرکل کرده است؟

در زمان مرکل دو حزب در آلمان وجود داشت و این دو حزب با همکاری بیشتری فعالیت میکردند اما در حال حاضر سه حزب در آلمان وجود دارد و حضور حزب سبز که به عنوان حزبی حقوق بشری است و به دنبال انرژی های پاک است، فعالیت ها را در زمینه حقوق بشر بیشتر کرده است. به عنوان مثال ما شاهد هستیم که سیاست های آلمان نسبت به ایران در قضایای اخیر تندتر شده است و به نظر من بخشی از آن به دلیل حضور حزب سبز است. در واقع حضور حزب سبز تغییراتی در فعالیت هلی بشردوستانه و حوق بشری آلمان ایجاد کرده است.

در سال ۲۰۲۲ آلمان بزرگترین شریک تجاری ایران در اتحادیه اروپا و حدود یازده میلیون دلار کالا به کشورمان صادر کرده است؛ به نظر شما دلیل این حجم پایین از مبادلات چیست؟

آلمان همیشه به عنوان اولین شریک ما در اروپا بوده است و زمانی که برجام امضا شد حساب ویژهای در ارتباط با آلمان وجود داشت. من فکر میکنم به سه علت تغییراتی در برخورد ها در زمینه های مختلف بین ایران و آلمان به وجود آمده است. یک بخشی از آن برجام است؛ هنگامی که برجام امضا شد اولین کشوری که وارد ایران شد آلمان بود. من با اطلاع دقیق عرض میکنم که انتخاب آلمان در کشورهای منطقه برای مراودات تجاری و سرمایه گذاری، ایران و مصر بود. اما با شرایطی که برای برجام پیش آمد و بعد از خروج ترامپ، تمام برنامه ها و سرمایه گذاری های وسیع آلمان که حتی کار خود را در ایران آغاز کرده بودند رها شد و این موضوع تا همین الان هم که امیدی به برجام نیست، ادامه پیدا کرد و عمال رویکرد آنها به سمت دیگر کشورهای خاورمیانه سوق پیدا کرده است. عامل دومی که میشود اضافه کرد حمایت ایران از روسیه در جنگ بین اوکراین و روسیه است که یکی از اشتباهات محض ایران است؛ ما باید سیاست بی طرفی را در این جنگ اتخاذ میکردیم. عامل سوم هم همین مسایل اخیری است که در ایران پیش آمد، با توجه به اینکه حزب طرفدار حقوق بشر در آلمان در راس کار است ما شاهد واکنش هایی از جانب آنها در قضایای اخیر بودیم. همه این مسایل باعث عقب نشینی آلمان از سیاست های خود در ارتباط با ایران شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *