قبض ۱۰ میلیارد دلاری عراق بدون بدهی قبلی!

0
در روزهایی که عراقی ها و نخست وزیر این کشور در یک چرخش تاریخی، نامی جعلی برای خلیج همیشه فارس انتخاب کرده اند، باید از بدهی ده میلیارد و دویست میلیون دلاری بغداد به تهران بخاطر گاز و برق صحبت کرد. البته این شامل بدهی قبلی آنها برای پرداخت خسارت جنگ هشت ساله نمی شود که آن را هم باید پرداخت کنند. تجارت جهانی برای بررسی این موضوع با امیر موسوی، دیپلمات پیشین و کارشناس مسایل خاورمیانه، گفتگو کرده که در ادامه می خوانید.

چه چیزی در سیاست خارجی کشور و روابط بین الملل سبب کنار گذاشتن ایران از برخی معاهدات و معادلات اقتصادی بین المللی است؟

در واقع چین و دیگر کشورها نمیتوانند از ایران و موقعیت جغرافیای آن صرف نظر کنند. استفاده از دیگر کشورها و مسیرها برای اهدافی چون جاده ابریشم بسیار هزینه بر است و شاید به نفع چین نباشد. اما در این نوع روابط، از طریق سرمایه گذاری ها، این هزینه ها جبران میشود. چین که یکی از شرکای مهم ایران بوده است حالا مسیرهای متنوعی را پیش روی خود دارد و قراردادهای سنگینی با کشورهای عربی و همسایه بسته است. ایران نه تنها از این ارتباطات بی نصیب مانده بلکه اکنون در حال از دست دادن بازار گاز عراق است. لازم است که ایران، تقسیم بندی ها و قابلیت های کشورهای همسایه چون امکان ایفای نقش پر رنگ از سوی ترکیه در جاده ابریشم را در نظر بگیرد. این مسیر همچنین تلاش مضاعف نظام اقتصادی ایران را میطلبد.

منظور، تلاش برای کدام یک از نقایص نظام اقتصادی است؟

امتیازاتی در زمینه تعرفه های گمرکی و معافیت های مالیاتی باید ایجاد شود تا دیگران متمایل به حضور و سرمایه گذاری در کشور باشند. اما تاکنون این مشکلات حل نشده است و در قوانین پیچیدگی هایی از نظر تابعیت، مالکیت و اقامت وجود دارد که در نهایت به سبب آنها ســرمایه گذاران و فعالان اقتصادی در سطح منطقه و بین الملل جذب ایران نمیشوند چون موانع خیلی بیشتر از امکانات هستند. دیگران از این فرصت ها استفاده میکنند و خلا های ایجاد شده توسط ایران را پر میکنند که ضربه بزرگی برای نظام اقتصادی ما در آینده خواهد بود. مالزی، ترکیه، امارات و قطر تضمین های بسیار خوبی برای سرمایه گذاران ایجاده کرده اند، همچنین سلطان نشین عمان نیز در ده سال اخیر تحول بزرگی ایجاد کرده است، مثل اقامت و ویزای آسان همراه با تضمین های بانک ها و حفظ مسایل امنیتی در ترددهای سرمایه گذار که در یک پکیج از ورود به فرودگاه تا خروج از کشور همه چیز را فراهم میکند. همه کشورها قوانین پکیجی ایجاد میکنند و حتی سرمایه گذار از سوی مسئولان دعوت به گفتگو میشوند که کاملا از مسئولان در ایران بعید است و فارغ از برخوردهای نامناسب، حتی درها به روی تاجران داخلی و خارجی بسته است. سرمایه گذاران با معطلی، بی برنامگی ها و بی‌توجهی‌هـای فراوان مواجه میشوند. بسیاری از سرمایه گذاران عرب در حوزه خلیج فارس تمایل دارند داخل ایران فعالیت داشته باشند اما قوانین مشوق آنها نیست و این امر در خصوص سرمایه گذاران ترک و آسیای میانه نیز صادق است. لازم است لوایحی از سوی مجمع تشخیص مصلحت نظام، شورای عالی اقتصادی و هیات دولت به مجلس شورای اسلامی ارائه شود و به تصویب برسد که برطرف کننده این مسایل باشد. یکی از مشکلات دیگر بانک توسعه صادرات است که هیچ تضمینی به صادرکنندگان ایرانی نمیدهد و یا سازمان سرمایه گذاری در وزارت دارایی که متضمن سرمایه گذاران خارجی نیست. بنابراین فعالان داخلی در خلا و عدم پشتیبانی نظام اقتصادی کشور، نمیتوانند به خوبی خارج از کشور فعالیت کنند؛ در واقع آنان ریسک بالایی را تحمل میکنند. بنابراین در نهایت به دنبال منابع خارجی و صرف نظر کردن از منابع داخلی ایران هستند. به طور کلی فکر میکنم مسئولان به دنبال جذب سرمایه برای این کشور نیستند و نگرانی بیکاری جوانان را ندارند. گرچه رانت و تکبر اثرگذار است اما تا زمان وجود نفت در کشور، شرایط بر همین منوال است. برخلاف ترکیه و برخی دیگر از کشورهای آسیای شرقی که با امکانات و تبلیغات گسترده، به توریسم و تاجران خارجی متوسل میشوند. به نظر میرسد هنوز احساس خطری در مسئولین ایجاد نشده است و مانند کارمندی رفتار میکنند که تنها وظیفه خود را انجام میدهد و میرود، یعنی هنوز نگرانی ملی وجود ندارد.

در روزها و هفته های اخیر تنش هایی میان ایران و عراق به عنوان دو کشور دوست ایجاد شده است، آیا منافع ایران در این منطقه نیز در خطر است؟

آنچه اتفاق افتاد و حساسیت نشان دادند، نسبت به استفاده از واژه خلیج عربی بسیار اشتباه بود. در شرایط اوج شادی ملت عراق، که در تاریخ آن کم سابقه بوده است، این مسئله مطرح شد و حالا ملت عراق در مقابل ما قرار گرفته اند و مســایل قوم گرایانه مطرح شده که اصلا جای آن نبود. اساسا کدام مسئول عرب از واژه خلیج فارس استفاده میکند که حالا از عراق چنین توقعی داشته باشیم؟ مگر بشار اسد پس از آن همه حمایت و هزینه ما یا ســید حسن نصرالله و آقای حوثی چنین میگویند؟ اصلا در جهان عرب که چنین امری ریشه دوانده است پس نمیتوان توقع دیگری داشت. قطر در تمام مراسم های اخیر نیز از دائما از واژه خلیج عربی استفاده کرد و ایران موضعی نگرفت. اساسا در جهان عرب، اگر مسئولی از واژه خلیج فارس استفاده کند، یعنی خود را نابود کرده است. حالا این تنش موضوع اسلام گرایی ما را زیر سوال برده است؛ با این تصور که ایرانی ها بسیار قوم گرایند، مردم عراق حتی شیعیان نجف و کربلا علیه ما شــوریده اند. حداقل مسئولان میتوانستند این امر را خیلی ملایم‌تر مطرح کنند اما در اوج شادی ملت عراق که میلیون ها نفر در خیابان‌ها بودند ســفیر عراق را احضار کردند، فدراسیون فوتبال ایران علیه فدراسیون فوتبال عراق شکایت کرد و مجلس علیه مقتدی صدر بیانیه داد. در مقابل کشورهای حوزه خلیج فارس که زمانی انتحاری به این کشور فرستادند و محاصره عراق و کشتن عراقی ها را در کارنامه دارند، در این چند روز جای خود را در افکار عمومی این کشور باز کردند و با وجود شکست در برابر عراق، برد آنها را جشن گرفتند. این شرایط جالب در عراق را نتوانستیم به نفع کشور پیش ببریم در صورتی که رییس جمهور کشور میتوانست به رییس جمهور عراق تبریک بگوید یا وزرا بیانیه دهند. حالا مسئولین عراقی که موافق ما بودند موضع گرفته اند و رییس جمهور عراق هم حاضر به عذرخواهی نیست و باور دارد ایران در قبال کمک هایش حق ندارد دخالتی در امور عراق داشته باشد.

این چنین شرایط در عراق به ضرر ایران میشو. عراق چقدر به ایران بدهکار است؟

عراقی که روزانه ۲۰ میلیون متر مکعب گاز و ۷۲۰ مگاوات برق از ایران دریافت میکند و حتی هنوز پول آنها وصول نشده است و ۱۰ میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار به ایران بدهکار است. همه این بدهی ها، غیر از تمام خسارات جنگی و مسایل دیگر است. اگر این شرایط و به کار بردن خلیج عربی در محافل بین الملل بود، میتوانست اعتراض صورت گیرد اما با یک کشور دوست و همسایه آن هم در این شرایط اصلا چنین رفتاری درست نبوده است وبا این چنین رفتار، اهداف بلند کشور با این برخوردها و زیر سوال رفتن سیاست ها کوچک میشود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *