نگذاشتند دانشگاه بــــــرادفورد به کیش بیاید!

0

تجارت جهانی/ بشری حسین زاده: مناطق آزاد در ایران از 30 سال پیش بر اساس اهداف توسعه ای تاسیس شد تا از طریق امتیازات و ظرفیت های موجود در این مناطق، به رشد و پیشرفت در کشور از طریق جذب سرمایه و اشتغال رسد. با وجود داشتن ظرفیت ها، سیاست گذاری ها و اقدامات در این راستا طرح ریزی نشد و مناطق هر روز عملکرد نامطلوبی را تجربه می کنند. محسن مهرعلیزاده در هشتم مهر ماه سال ۱۳۳۵ در شهر مراغه واقع  ( آذربایجان شرقی )به دنیا آمد. وی در سال ۱۳۵۳ وارد دانشگاه تبریز شد و در ۱۳۵۷ لیسانس مهندسی مکانیک را از این دانشگاه اخذ کرد و بلافاصله بعد از پایان کارشناسی، توانست در مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه تبریز قبول شود و پس از آن دکتری خود را در رشته مدیریت مالی از دانشگاه تهران گرفت. مهرعلیزاده در مقطع دکتری رشته مهندسی اقتصاد در دانشگاه تیلبرگ تحصیل کرده اما به گفته پسرش، یاسر مهرعلیزاده، «به علت مسئولیت‌های زیاد» نتوانسته از تز خود دفاع کند تجارت جهانی در زمینه مشکلات مناطق آزاد با محسن مهرعلیزاده، کاندیدای ریاست جمهوری و معاون پیشین رییس جمهور گفتگویی کرده است که در ادامه متن آن را میخوانید…

شما از معماران اصلی منطقه کیش هستید؛ چرا در چند سال اخیر، این منطقه به یک جزیره پرحاشیه تبدیل شده و ثبات مدیریتی ندارد و از مسیر پیشرفت فاصله گرفته است؟

مناطق آزاد نیازمند قوانین و مقررات خاصی هستند که بخشی از آن ها مکتوب است و بخش دیگر در ذات منطقه آزاد است. در کشور در انتخاب مدیر، سلامت و کارامدی نیازمند قوانین خاصی هستیم که خارج از قواعد و جبهه گیری های سیاسی باشد اما متاسفانه شاهد اجرایی شدن هیچ یک و بی اهمیتی این موضوع برای مسئولان هستیم. به این دلیل که با حضور یک رئیس جمهور تمام قواعد عوض می شود، درانتخاب مدیر نیز بدون اینکه به سواد و تخصص فرد اهمیتی داده شود جایگاه مدیریتی داده می شود و طبیعتا چنین مشکلاتی پیش می آید.

مناطق آزاد در یک سال و نیم اخیر، صحنه بی‌ثباتی مدیریتی بوده اند به طوری چندین مدیرعامل در مناطق و دو دبیر و یک سرپرست در دبیرخانه، منصوب شده اند و بعضا عزل شده‌اند؛ به نظر شما دلیل اصلی این نابسامانی‌ها چیست؟

فرد حاضر در منصب دبیری مناطق، فرد مناسبی برای این جایگاه نیست. در ابتدا در این دولت فردی به عنوان دبیر انتخاب شد که نه سابقه حضور در این حوزه و نه حمایت های لازم از طرف اطرافیان را داشت. در حال حاضر هم حواشی موجود باعث تعلل در فعالیت و عملکرد نامطلوب مناطق شده است. نکته مهم این است که اهمیت دادن به فعالیت های سیاسی وحزبی به همه کارها از جمله فعالیت های اقتصادی تجاری، معیشتی و تولیدی کشور اولویت پیدا کرده و در نتیجه مشکلاتی ایجاد کرده است که شاهد آن هستیم.

چرا ماموریت‌هایی که سی سال پیش برای مناطق آزادی چون کیش، قشم و‌چابهار تعریف شد هرگز به واقعیت نزدیک نشد و این مناطق نه‌تنها تولیدگرا و صادرکننده نشدند بلکه به اذعان بسیاری از مسئولان تراز اول کشور، دروازه واردات شده‌اند؟

مسئولین بالادست فهم لازم در اهمیت این موضوع را نداشتند. یکی از مثال ها در این فرانید کشور چین است که به دنبال تغییر اقتصاد کمونیستی به اقتصاد آزاد بود؛ با توجه به درک این موضوع که باید در ابتدا تفکر کمونیستی را در مردم از بین ببرند، برنامه احداث مناطق آزاد را طراحی کردند تا فعالیت های اقتصادی صورت بگیرد. پس از گذشت زمان و فعالیت های متعدد نتایج در مسیر مورد نظر پیش رفت. در ایران نیز در ابتدا برنامه ریزی ها در راستای سرمایه گذاری هدف گذاری شده بود و در همین راستا پیش می رفت اما طی گذشت زمان این روند برعکس پیش رفت.
بنابراین فهم صحیح در این موضوع و فرهنگ حاکم بر بوروکراسی کشور بسیار اهمیت دارد.علاوه براین سیاسی کردن فعالیت ها از زمان احمدی نژاد به بعد بسیار افزایش پیدا کرد و افراد فارغ از صلاحیت حقیقی در جایگاه ها منسوب می شدند و با ناکارمدی منابع موجود را اتلاف کردند. در انتها این واقعیت دارد که تفکر ما در کشور همیشه ضد سرمایه داری است و با هر اقدامی که با سرمایه همراه باشد مخالفت خواهیم کرد. این دلایل باعث عدم توفیق در بحث صادرات کشور شده است.

اگر شما امروز دبیر شورای عالی مناطق آزاد بودید، چه برنامه‌هایی را در سطح مناطق اجرا می‌کردید!؟

من در هیچ صورت و هیچ زمانی به این موضوع فکر نمیکنم. بنظر من با توجه به ناتوانی دولت در اجرای صحیح فعالیت و مشکلاتی که مانند سرطان بدنه اجرای قوانین در خصوص منطقه آزاد رشد کرده است، امکان هیچ فعالیتی وجود ندارد. بنابراین فرصت خود و دیگران را صرف این موضوع نمیکنم. بلکه در ابتدا نگاه دولت نیاز به تغییر دارد. در زمان حضور در کیش، چندین بار رییس منطقه جبل علی از کیش بازدید و از فعالیت های ایران ایده پردازی کرد. در حال حاضر جبل علی 83 میلیارد دلار در سال یعنی سه برابر فروش ایران از نفت و میعانات گازی درآمد کسب می کند. در حالی که در منطقه کیش بسیاری از زمین ها با نام شرکت یا هتل سازی به فروش می سد اما در نهایت هیچ کدام به سرانجام نمی رسد. بر اساس گزارش‌های مرکز پژوهش های مجلس در سال ۲۰۲۳ در خوشبینانه ترین حالت درآمد ما از فروش صادرات نفت و گاز ۳/۲۷ میلیارد دلار، یعنی نزدیک ۳برابر فروش نفت و گاز کشور تخمین زده می شود. این درآمد یک منطقه آزاد در مقابل کشوری 83 میلیون نفری کسب می کند.

رقبای ما در منطقه در چه وضعیتی به سر می‌برند؟

اتاق بازرگانی ایران و امارات اعلام کرد که اقتصاد ترانزیت کالا، کشور امارات را از درآمد نفتی بی‌نیاز کرد. با وجود کشورهای حاشیه خلیج فارس و کشورهایی که ارتباطات دریایی در منطقه دارند امارات رتبه اول در فعالیت بندری به میزان ۶۰ درصد را دارد. این درحالی است که در سال‌های گذشته در بندرعباس و بوشهر اسکله‌های سنگین برای سوخت رسانی وجود داشت و دبی صرفاً بیابان بود. کشتی‌های تجاری علاقه‌مند هستند به‌خاطر خدماتی که در امارات بر روی کشتی‌ها صورت می‌گیرد کالاهای خود را تخلیه و بارگیری مجدد نمایند، سپس به ایران وارد کنند که سالانه ۵۰۰ میلیون دلار درآمد برای امارات ایجاد کرده‌است. در ایران براساس اعلام انجمن بنادر،نیمی از ظرفیت بنادر جنوب و ۸۰ درصد از ظرفیت بنادر در شمال کشور تعطیل است. همچنین سالانه ۲۰ میلیارد دلار امارات از جمله سوخت‌رسانی به کشتی‌ها کسب درآمد می‌کند.

به نکات مهمی درباره چالش های مناطق آزاد اشاره کردید؛ راه‌های برون رفت از این وضعیت فعلی به نظر شما که سال‌ها در این حوزه کار کرده‌اید، چیست؟

تا زمانی‌که عقل حاکم بر امور نباشد و علم، آگاهی و دانش محور اداره کشور نباشد و خود را رأس و قله تفکر بدانیم درحالی‌که در درون خالی هستیم هیچ اتفاق مثبتی نخواهد افتاد بلکه این ارقام بیشترهم خواهد شد. یک نمونه از فعالیت‌هایی که اثر منفی در اقتصاد جزیره کیش داشت در زمان دولت احمدی‌نژاد واگذاری زمین و درنتیجه ساخت‌وساز خانه بود. در زمان حضور من و چند دوره بعد از من از ساخت خانه در کیش جلوگیری شد چراکه معتقد بودیم در صورت ساخت‌وساز بالا در کیش سرنوشتی مانند شمال کشور بر کیش حاکم خواهد شد و به‌عنوان مکانی برای استراحت تبدیل می‌شود و جلوه شهری به خود می‌گیرد. درصورتی‌که مناطق آزاد محلی برای فعالیت‌های اقتصادی است و در حقیقت باید براساس اهداف منطقه‌ای که برایش تدوین شده فعالیت کند.
یکی دیگر از پیشنهادها برای یکی از پروژه‌های مهم که درنهایت در کیش عملی نشد و منطقه آزاد در دوبی صورت گرفت، ایجاد مرکز مالی منطقه‌ای برای تعاملات بانکی در سطح کشورهای منطقه بود. در صورت انجام دادن این برنامه سرمایه عظیمی وارد کشور و دارمد بالایی کسب می شد. متأسفانه این کار صورت نگرفت و دبی چندین سال بعد این مرکز را با نام DFC احداث کرد که در حال حاضر به مرکز تبادلات منطقه تبدیل شده‌است. کشور ایران درحال‌حاضر در زمینه سرمایه‌گذاری با مشکلات متعددی در زمینه‌ وارد کردن ارز مواجه هستیم و اگر فرد یا شرکتی به‌عنوان سرمایه‌گذار تمایل تأسیس یا ساخت هر واحدی را داشته باشد نمی‌تواند ارز مورد نظر خود را وارد کشور کند. در نتیجه هنگامی‌که سیستم بانکی دچار چنین مشکلاتی باشد نمی‌توان تفکراتی بزرگ مانند تأسیس مرکز مالی داشت.

در منطقه آزاد کیش، زمانی که مسئولیت داشتید، چه کارهایی انجام دادید؟

در سال‌ ۷۰ مذاکراتی با دانشگاه برادفورد در زمینه تأسیس دانشگاه در منطقه آزاد کیش با چند رشته و درنهایت تأیید مدرک نهایی توسط دانشگاه خارجی از طرف من داده شد. این اقدام باعث کاهش هزینه های دلار برای خانوارها، تحصیل افراد در کشور به جای مهاجرت و علاوه‌براین باعث رونق‌بخشی به منطقه آزاد کیش بود. در همین راستا ساختمانی احداث شد و با دانشگاه برادفورد سندهای همکاری امضا شد و برنامه ریزی برای رشته های زبان، مدیریت و توسعه صنایع دریای انجام شد. اما در نهایت با مخالفت شورای گسترش دانشگاه‌ها برخورد کردیم و این موضوع با مانع مواجه شد. درحالی‌که مناطق آزاد نباید این قوانین را داشته باشند اما در حال حاضر دانشگاه‌های آزاد در حال انجام این فعالیت در کشورهای دیگر هستند و در دبی دفاتری برای جذب دانشجو دارند. درنهایت بین ۴ تا ۵ سال بعد کشور دبی این اقدام را انجام داد و دانشگاه هایی مشترک تاسیس کرد.

آیا واقعا منطبق بر واقعیت است که تراز تجاری مناطق آزاد مثبت بوده باشد؟

وظیفه و هدف اصلی مناطق آزاد بر صادرات محور بودن آنان یعنی کمترین حد از واردات و بالاترین میزان از صادرات است. با وجود اینکه برخی از مناطق مانند ارس بدلیل داشتن توانایی و ظرفیت تولید بالایی که دارند از طریق صادر کردن کالا تا حدودی تعادل بین صادرات و واردات را برقرار می‌کنند، اما این کافی نیست بلکه باید بالاترین رقم برای صادرات و کمترین رقم برای واردات را در مناطق شاهد باشیم.
طبیعتا منافع ملی در ارتباطات اثرگذار است و باید با توجه به این‌که کشورهای مختلف براساس منافع ملی با دیگران رفتار میکنند، رفتار کرد. نکته دارای اهمیت قانون و هوش سرشار است. هنگامی‌که اعتقادی به قانون، علم اقتصاد، مدیریت و علمی که در دانشگاه آموزش داده می‌شود نداشته باشیم نه‌تنها تضمینی برای موفقیت وجود ندارد بلکه قطعاً موفق نخواهیم شد.

از نگاه شما، آیا جذب مسافران جام جهانی قطر واقعا شدنی بود یا بیشتر یک بلوف رسانه‌ای بود؟

این برنامه قابلیت اجرایی شدن را درصورتی‌ داشت که از ۴ سال پیش برای این هدف برنامه‌ریزی انجام می‌شد و اقدامات لازم آغاز می‌شد. در این صورت می‌توانستیم از این ظرفیت استفاده کنیم. اگر با چند شرکت بخش خصوصی مذاکرات متعدد انجام شده بود و امکانات لازم برای فراهم آوردن ساخت‌وساز هتل یا اماکن تجاری صورت می‌گرفت می‌توانستیم از جذب این مسافرها استفاده کنیم.

آیا واقعا می‌شود مناطق آزاد مشترک را با همسایگان به رغم وجود تحریم‌ها ایجاد کرد؟

این ادعا صرفا در حد شعار است و عملیاتی نخواهد شد. سطح اخلاق در روابط ایران با دنیا در حد مطلوبی نیست. هر کشوری در روابط خود، منافع ملی را در نظر می گیرد و رفتار می کند. اگر در ایران نیز منافع ملی، رشد و اقتصاد محور فعالیت ها قرار بگیرد برنامه ریزی ها بر طبق منافع طراحی شود قطعا به نتیجه مطلوب خواهیم رسید.

بنظر شما دلایل پسرفت چابهار و به بن‌بست خوردن توافقنامه مشترک با هند چیست؟

برای کشورها در ارتباطات بین المللی منفعت و سود و زیان، به نتیجه رسیدن و تسریع در فعالیت ها اهمیت دارد. با توجه به شرایط عمومی ارتباطی با دنیا که معمولا در سطح خوبی قرار ندارد، روابط بین الملل با کندی پیش می رود و در نتیجه کشور ها به سمت سایرین متمایل می شوند.

با تصویب مناطق آزاد جدید موافق بودید یا خیر؟ چرا؟

اگر همانند چین توانایی اقدام داشته باشیم و تمام برنامه ریزی خود را بر هدف معطوف کنیم میتوان به نتیجه خوبی رسید اما در صورتی که تاسیس مناطق صرفا به علت فشار نمایندگان بر حوزه های انتخابی خود باشد و در نهایت مانع تراشی ها و بی توجی ها صورت بگیرد تاسیس مناطق، مفید نخواهد بود و تجربه مناطق در 30 سال نشان می دهد که برنامه ریزی و اقدام صحیح صورت نمیگیرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *